آخرین اخبار
کد مطلب: 73187
بازخواني کشتار صبرا و شتيلا (ويژه) +عکس
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 1567

به گزارش سلام لردگان به نقل از رهياب نيوز:

قتل عام فلسطينيان در اردوگاههاي صبرا وشتيلا جنايت در صبرا و شتيلا
زمان واقعه: 17 سپتامبر 1982
تطبيق واقعه با سال شمسي: 26 شهريور 1361
مکان واقعه: اردوگاههاي صبرا وشتيلا
مدت زمان گذشته از واقعه: 30 سال
رهبران وقوع: سربازان اسرائيلي و فالانژيستها

در اين قتل عام 3297 کودک و نوزاد و زن فلسطيني و لبناني از مجموع 20 هزار ساکن اين اردوگاه شهيد شدند. در ميان کشته ها 136 لبناني ديده شد. پيکر 1800 نفر در خيابانها و کوچه هاي تنگ اين دو اردوگاه رها شده بود و 1097 نفر ديگر هم در بيمارستان غزه و 400 تن ديگر در بيمارستان عکا به شهادت رسيدند.



خلاصه مطالب: در 17 سپتامبر سال 1982 معادل 26 شهريور ماه 1361 اسرائيليها و فالانژيستها با حمله به اردوگاههاي صبرا و شتيلا قتل عام وسيعي را به راه انداختند. علت وقوع اين حادثه درهم کوبيدن سازمان آزاديبخش فلسطين و ستمگري اسرائيل بود و نوع واقعه واقعه بين‌المللي بود. مدت زمان گذشته از واقعه 30 سال مي باشد. اينک به شرح ماجرا مي پردازيم:

 

رژيم صهيونيستي کلکسيون جنايات ضد بشري بوده و هست  انگونه که در تاريخ بشر که هيچ  ، در تاريخ درندگان وحشي نيز بي سابقه است
در اين گزارش به يکي از فجيع ترين و ننگين ترين اين جنايات  يعني کشتار اردوگاه صبرا و شتيلا پرداخته شده است.
 رژيم غاصب صهيونيستي از زمان تولد نامشروعش يعني سال 1948 تا امروز معدن ادم کشي و جنايت بوده است و نطفه اين رژيم  با جنايت و تجاوز منعقد شده است اما بي شک کشتار در اردوگاه صبرا و شتيلا يکي از بزرگترين جنايات ضد بشري اسرائيل به شمار مي رود.

اردوگاه صبرا و شتيلا کجاست؟

صبرا و شتيلا اردوگاه آوارگان فلسطيني در لبنان به شمار مي رفت که در جنوب اين کشور واقع شده بود
  فلسطيني هايي که از همان آغاز اشغال فلسطين در سال 1948 در اين اردوگاه پناه گرفته بودند و اغلب آنها از ساکنان منطقه "الجليل" در شمال فلسطين اشغالي محسوب مي شدند.
 در زمان جنايت صهيونيست ها در سال 1982 حدود 20 هزار آواره فلسطيني در اين اردوگاه ها زندگي مي کردند.

وقوع جنايت

در فاصله روزهاي 16 تا 18 سپتامبر 1982 (25 تا 27 شهريور 61) اردوگاه هاي فلسطيني صبرا و شتيلا در جنوب بيروت شاهد به خاک و خون کشيده شدن هزاران زن و کودک و پير و جوان آواره فلسطيني توسط صهيونيست ها به فرماندهي آريل شارون وزير جنگ وقت رژيم صهيونيستي و مزدوران وي يعني نيروهاي فالانژ بودند.

نظاميان ارتش رژيم صهيونيستي به فرماندهي آريل شارون سه ماه پيش از وقوع اين کشتار در سال 1982 پس از عبور از مرز لبنان تا مرکز بيروت پيشروي کردند و اين شهر به طور کامل زير يوغ اشغال صهيونيست ها قرار گرفت.


در پي اين يورش وحشيانه، رژيم صهيونيستي معاهده به اصطلاح صلحي را بر مسئولان لبناني که در آن زمان درگير جنگهاي داخلي بودند، تحميل کرد و سران صهيونيست و شخص شارون در توجيهي مزورانه، هدف از اشغال بيروت را خارج ساختن گروههاي فلسطيني از اين کشور به عنوان منبع «تشنج » خواندند!
شارون از دلايل ديگر اين تهاجم، از بين بردن ساختار سازمان آزاديبخش فلسطين در لبنان را ذکر کرد و مدعي شد با اين کار دولت لبنان از قدرتي برخوردار خواهد شد که بتوان با آن به عنوان طرف مورد گفتگو به بحث پرداخت .
.

صهيونيست ها با تقويت گروه طرفدار خود در لبنان (فالانژيست ها) "بشير جميل" رهبر وقت حزب فالانژ (معروف به کتائب) را به رياست جمهوري لبنان سوق دادند اما وي بيش از 3 هفته در راس حکومت نبود چرا که بر اثر انفجار بمب به همراه 18 نفر از اعضاي حزب کتائب کشته شد.

ترور بشير جميل و حضور هزاران نظامي صهيونيست در بيروت آريل شارون را بر آن داشت که با بهره برداري از اين فرصت و به بهانه انتقام خون جميل با همکاري مزدوران لبناني خود ساکنان اردوگاه صبرا و شتيلا را به خاک و خون بکشد.

از همين رو نظاميان صهيونيست و نيروهاي فالانژ لبنان عصر روز 16 سپتامبر 1982 به اردوگاه صبرا و شتيلا يورش برده و در مدت 48 ساعت به فجيع ترين وضع ممکن به قتل عام آوارگان فلسطيني پرداختند.

جزئيات کشتار آوارگان فلسطيني

در اين قتل عام سه هزار و 297 فلسطيني و لبناني شهيد شدند. در ميان کشته ها 136 لبناني وجود داشت. پيکر هزار و 800 نفر در خيابان ها و کوچه هاي تنگ اين اردوگاه رها شده بود و هزار و 97 تن ديگر نيز در بيمارستان غزه و 400 تن ديگر در بيمارستان عکا به شهادت رسيدند.



"ديويد هرست" خبرنگار معروف غربي در کتاب خود "تفنگ و شاخه زيتون" مي نويسد: "اولين واحد شامل 150 فالانژيست پس از عبور از موانع اسرائيلي ها از در اردوگاه شتيلا وارد شدند که گروهي از آنها علاوه بر سلاح، چاقو نيز به همراه داشتند. قتل عام به مدت 48 ساعت شروع شد و حتي در شب نيز با روشن کردن محوطه اردوگاه توسط اسرائيلي ها ادامه داشت. آنها به زور وارد خانه هاي مردم شده و فلسطيني هاي در خواب را به رگبار مسلسل بستند. فالانژ ها بعضاً قبل از کشتن آنان را شکنجه مي دادند چشم هايشان را درمي آوردند، زنده زنده پوستشان را مي کندند، شکم ها را مي دريدند، به زنان و دختران گاه بيش از 6 بار تجاوز مي کردند و بعد سينه هايشان را مي بريدند و در آخر به ضرب گلوله آنها را از پا درمي آوردند. بچه ها را از وسط دو شقه مي کردند و مغزشان را به ديوار مي کوبيدند.


در حمله به بيمارستان عکا تمام بيماران را بر روي تخت کشتند.
دست بعضي را به ماشين مي بستند و در خيابان ها مي کشيدند، دست هاي فراواني براي بيرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد. در نهايت چند بولدوزر به اردوگاه آورده تا علاوه بر دفن مقتولان خانه هاي سالم را با خاک يکسان کنند اجساد مردم تا چند روز بر زمين مانده بود و گربه ها از گوشت آنها مي خوردند و آنقدر وحشي شده بودند که به مردم زنده نيز حمله مي کردند زيرا به خوردن گوشت انسان عادت کرده بودند."

"غازي خورشيد" در کتاب خود "تروريست صهيونيستي درفلسطين اشغال شده" مي نويسد: "در خياباني جسد 5 زن و چند کودک روي تلي از خاک افتاده بود... از جمله يک زن که پيراهنش از جلو پاره و سينه هايش بريده شده و در کنارش سر بريده دخترکي با نگاهي خشمگينانه به قاتلانش ديده مي شد. زن جواني را ديدم در حالي که طفل شيرخواره اش را در آغوش گرفته، گلوله ها از بدنش عبور کرده و در بدن طفل شيرخوارش نشسته بود."

"توني کليفتون" گزارشگر با سابقه غربي نيز در کتاب "آسمان گريست" مي نويسد: آنچه مرا سخت تکان داد اين بود که شخصي بر اثر سوختن مرده بود. بعداً معلوم شد فالانژيست ها روي او بنزين ريخته و او را آتش زدند و فقط سفيدي دندانش در ميان سر و صورتش که زغال شده بود نمايان بود





اسلويتزر در مصاحبه با روزنامه فولکس کرانت چاپ هلند گفت: در حالي که کنار وزير جنگ وقت اسرائيل ايستاده بود مشاهده کرد که وي با کلت کمري خود دو کودک فلسطيني را در فاصله تقريبا 10 متري در بخش ورودي اردوگاه صبرا و شتيلا به قتل رساند.

گفته هاي بازماندگان فاجعه صبرا و شتيلا بيانگر اوج خوي درندگي صهيونيست هاست.

به گفته برخي از اين بازماندگان،
 ابتدا کشتارها با سلاح هاي سرد نظير چاقو و تبر به فجيع ترين شکل ممکن آغاز شد. صهيونيست ها و فالانژيست ها با ورود به خانه هاي آورگان، به طرزي وحشيانه با بريدن سر و اعضاي بدن فلسطينيان آن ها را به قتل مي رساندند. به زنان و دختران پيش از کشتن آن ها بارها تجاوز مي کردند و سپس آن ها را به قتل مي رساندند.

کشتن زنان باردار و دريدن شکم هاي آن ها، زنده زنده سوزاندن کودکان و ذبح آن ها از جمله خاطرات تلخ بازماندگان اين واقعه است.


مقامات ارتش اسرائيل، از جمله ژنرال آموس يارون فرمانده اين نيروها در لبنان، بر بالاي بام ساختماني 7 طبقه در 200 متري اردوگاه مستقر شده بودند و از نزديک بر اين فاجعه نظارت مي کردند.
 با وجود اعلام خبر قتل عامل به ژنرال رافائل ايتان رئيس ستاد مشترک ارتش اسرائيل، وي دستور داد کشتار تا ساعت 8 صبح روز بعد نيز ادامه پيدا کند.

پس از ورود نظاميان به اردوگاه، تانکها و بلدوزرها نيز وارد اردوگاه شده و مناطقي را که نظاميان ترک کرده بودند به گلوله بسته و سپس با بولدوزر صاف مي کردند.
 با نزديک شدن به ساعات پاياني عمليات، بولدوزرها با حفر گورهاي دسته جمعي، بسياري از قربانيان را به همراه بسياري ديگر که هنوز زنده بودند دفن کردند. به همين دليل نميتوان تعداد دقيق کشته ها را تخمين زد.

بسياري از مقتولين «ناقص‌العضو» شده بودند؛
معلوم نيست كه قبلا و يا بعد از كشتار اين طور شده بود.
 بر روي بدن بسياري از كشته‌شدگان «علامت صليب» كه نشانه فالانژها است، با چاقو حك شده بود.


 «پزشك، پرستار و بيمار همه با هم كشته شده بودند.  بعضي زير چرخهاي بولدوزر مانده و خرد شده بودند و تعدادي هم همراه با اجساد زنده در گورهاي دسته‌جمعي به زير خاك رفته، زنده به گور شده بودند. »

 يک پرستار لبناني بيمارستان عکا مي گفت: فالانژها به سمت چهار پزشک که پارچه سفيدي در دست داشته و قصد جلوگيري آنها به بيمارستان را داشتند، نارنجکي مي اندازند، يکي از همکاران من فرياد کشيد و به سمت آنها سنگي پرتاب مي کند، جنايتکاران هم، چنان سيلي محکمي مي زنند که بيهوش بر زمين مي افتد. بعد پيراهنش را پاره و او را به پياده روي مقابل برده و مورد تجاوز قرار دادند و 5 وحشي نيز براي او در صف ايستاده بودند.


 'وجنات زين عبدالطيف' ميگويد: 'در روز جمعه به بيمارستان غزه پناه بردم و آنها ما را صبح شنبه محاصره كردند و فلسطيني ها را كه شامل زنان و كودكان نيز مي شدند از خارجي ها جدا كرده و به يك ورزشگاه بردند و در چاله هايي كه بر اثر بمباران حفر شده بود انداخته و گفتند همه دراز بكشند. سپس بر روي همه آتش گشودند و در آخر با سه بولدوزر بر روي آنها چه زنده و چه مرده خاك ريختند. و من وقتي اين صحنه را ديدم كه خاك بر روي كودكان و زنان مي ريزند بي اراده فريادي كشيدم كه نزديك بود پيدايم كنند. (همان، ص 266)


جميله يک شهروند لبناني مي گويد از بيمارستان عکا به خانه برگشتم ديدم پدر معلولم را کشته و جسد مادرم در خيابان است، مرد مسلحي مرا گرفت، کارت شناسائي لبنانيم رانشانش دادم، او مرا به خانه اي برد که 4 مرد ديگر نيز آنجا بودند و همگي به من تجاوز کردند که اي کاش مرا همانند پدر و مادر و برادرانم مي کشتند.


'سعيد فيصل' از بازماندگان اين اردوگاه با چشماني پر از اشك مي گويد: من در خارج از اين اردوگاه با تاكسي كار مي كردم كه ناگهان شنيدم فالانژها و اسراييلي ها به اين اردوگاه حمله ور شدند؛ تصور اين همه جنايت را نداشتم و وقتي خودم را به نزديكي اردوگاه رساندم صداي تيرهاي خلاص به كودكان به گوش مي رسيد... خيلي نگران شدم نتوانستم به اردوگاه بيش از حد نزديك شوم بعد از دو روز و خروج نيروهاي اسراييلي از منطقه، اجساد اعضاي خانواده ام را كه در اعدام دسته جمعي كشته شده بودند، ديدم.
.

ميكائيل جانسن در كتاب «جنگ بيروت» نوشته است: «از تاريخ 16 تا 18 سپتامبر 1981 به مدت «چهل ساعت كشتار ادامه داشت. . . .» درباره اتفاقات وحشتناك و دلهره‌آور آن، خيلي نوشته شده ‌است و لازم نيست كه در اينجا بازگو شود.  عكسها خود گويا هستند.  چيزي كه نبايد فراموش شود، اين است كه محكومين ]بي‌گناه[، مردان، زنان، كودكان از هر سني، از خيلي پير تا خيلي جوان و حتي كودكاني كه در آغوش ]مادران خود[ بودند، آنها همه به طرق مختلف كشته شدند.
خوشبخت‌ترين آنها كساني بودند كه تيرباران شده بودند، انفرادي يا دسته‌جمعي.  عده‌اي نيز خفه شده بودند و يا گلوي آنان با چاقو بريده شده بود.»

 

همه نويسندگاني كه از جنايات اسرائيليان پرده برداشته‌اند، از بولدوزر به عنوان آلت قتاله و صميمي‌ترين همكار صهيونيستها در خراب و مخفي‌كردن آثار جنايات آنان، نام برده‌اند.
 مك برايد در كتاب «اسرائيل در بيروت» وقتي كه از كشتار بي‌گناهان در اردوگاههاي فلسطينيان سخن مي‌گويد، مي‌نويسد: «گورهاي دسته‌جمعي به سرعت توسط همان ماشينهاي لعنتي ]بولدوزر[ حفر و اجساد بي‌گناهان در آن ريخته شد. . . »

 



توني كليفتون، روزنامه‌نگار و خبرنگار جنگي انگليسي، در آن روزهاي پرآشوب در بيروت بود.  او در يادداشتهايش همه‌جا از اسرائيليها به عنوان «وحشي» ياد مي‌كند.  نامبرده پس از بازديد از بيمارستان رواني درهم كوبيده شده اردوگاه صبرا نوشت: «آيا به اين رفتار جز صفت توحش چيز ديگري مي‌توان اطلاق كرد؟»



 


دو خبرنگار آمريکائي هم در مجله نيوزويک چنين اظهار نظر مي کنند: شبه نظاميان مسلح وارد اتاق خواب فلسطيني ها شده و آنها را به قتل مي رساندند. بر روي دو تخت يک زن و مرد فلسطيني به همراه دو کودک خود کشته شده بودند. در پاي هر ديوار بيش از 10 جسد بر روي هم افتاده و ديوارها سوراخ سوراخ شده بود که بيانگر تيرباران شدن آنهاست.(7)
 

معاد سرور از ديگر بازماندگان اين جنايت مي گويد: در منزل بوديم که در زدند پدرم در را باز کرد و 13 مرد مسلح وارد خانه شدند و ما را به رگبار بستند. برادر کوچکم در دم کشته و فقط من و مادرم زنده مانديم.)

يک خبرنگار اسکانديناوي در شرح اين واقعه بيان مي کند: من از شکاف باريک يک ديوار، لودرهاي زيادي را ديدم که ساعتي بعد از قطع شدن صداي مسلسل ها اجساد فلسطيني ها را دسته دسته به مکاني حمل مي کردند در حالي که بوي خون فضا را پوشانده بود جز تلي از اجساد که در نقاط مختلف بر روي هم ريخته شده بودند چيزي ديده نمي شد، حتي بسياري از قربانيان به سختي شکنجه شده بودند و آثار چاقو بر بدن و دست و پاهاي بسياري از دختران و کودکان ديده مي شد.)



واکنش هاي جهاني و قطعنامه سازمان ملل
ابعاد اين جنايت تا به آن حد تکان دهنده بوده است که غربيها که در حمايت از رژيم غاصب صهيونيستي از هيچ اقدامي فروگذار نکرده اند، مجبور شدند صداي اعتراض خود را بلند کنند و حتي پرونده آريل شارون به عنوان قاتل هزاران کودک و بزرگ فلسطيني در صبرا و شتيلا در دادگاهي در بلژيک در جريان افتاد.

واکنش هاي جهاني تا جايي پيش رفت که سرانجام در 16 دسامبر 1982 مجمع عمومي سازمان ملل متحد با محکوم کردن اين کشتار آن را نسل کشي ناميد.
 اين قطعنامه با 98 راي موافق در مقابل 19 راي مخالف و 23 راي ممتنع تصويب شد.

پس از حضور صليب سرخ در اردوگاه، هيچ يک از کشته ها به عنوان اعضاي سازمان آزادي بخش فلسطين شناسايي نشدند و همگي غيرنظاميان و آوارگاني بودند که در آنجا پناه گرفته بودند.

شارون پس از اين نسل کشي، به عنوان مسئول غير مستقيم در کشتار معرفي شد و مدتي بعد از وزارت جنگ اسرائيل استعفا داد.

وي سپس با رسيدن به پست نخست وزيري، به جنايات خود عليه فلسطينيان ادامه داد.


شهادت 21 ايراني در اردوگاه صبرا و شتيلا
هميشه در لابه لاي وقايع تاريخي حقايق پنهاني وجود دارند كه سالها بعد پيدا مي شوند و خواننده را شگفت زده مي كنند.

از تعداد كشته شدگان اين فاجعه آمار دقيقي در دسترس نيست
چرا كه به ادعاي بازماندگان معدود فاجعه به غير از گور دستجمعي كه در محل كشتار در منطقه الغبيري بيروت جنوبي براي قربانيان حفر شده ، تعداد زيادي در اماكن ديگر مانند "ملعب الرياضي" مدفون شده اند.


در اين جنايات تکان دهنده صهيونيستها و مزدوران آنها در لبنان به فرماندهي «آريل شارون » هزاران نفر از کودک و زن و پير و جوان آواره فلسطيني را به خاک و خون کشيدند


اين جنايت خوفناک در حالي صورت گرفت که بر اساس يک توطئه برنامه ريزي شده هيچ منبع خبري مستقل در منطقه حضور نداشت و همين امر باعث شده است تا ابعاد اين جنايت تاکنون همچنان در ابهام بماند ..


حال بعد از  سالها از آن جنايت هولناک، روزنامه لبناني السفير فاش کرد که 21 تن از صدها قرباني فاجعه صبرا و شاتيلا در تاريخ 16 سپتامبر 1982 ايراني بوده اند.
 
 
بيروت در آتش قهر و غضب دولت اسرائيل مي‌سوخت و تلويزيونهاي آمريكا داستان    را  هلوکاست را براي تحريك احساسات مردم آمريكا و لوث‌كردن خون بي‌گناهاني كه به دست دژخيمان صهيونيست كشته مي‌شدند، نشان مي‌داد.
 آنها اين حملات ناجوانمردانه اسرائيليان را براي نابودسازي «آشيانه‌هاي تروريستي» ساف لازم مي‌دانستند و آن را «قلع و قمع حيوانات دوپا» مي‌ناميدند.

توني كليفتون نوشته است: «اسرائيليان از كشتار پناهندگان اردوگاهها براي ايجاد رعب و وحشت استفاده مي‌كردند.  اسراي فلسطيني را كه در بين آنان، كودكان بسيار بودند، با «چشم بسته و دستهاي به زنجير كشيده»، روزهاي متمادي در كنار جاده عبور و مرور، كنار تانكها و آتش‌بارها نگه مي‌داشتند.  آنها با ريختن بمبهاي آتش‌زا در بيروت و پناهگاه آوارگان، آتشي برپا كردند كه جهنم را پيش روي مجسم مي‌ساخت.


 سربازان اسرائيل تحت رهبري ژنرال «ايتان» همراه با فالانژها ـ همدستان خطرناك خود ـ دستور داشتند كه هيچ يك از پناهندگان را نگذارند زنده از اردوگاهها خارج شوند.  روزنامه تايم لندن در تاريخ سپتامبر 1982 نوشت كه: «هيچ تروريست]؟![ زنده خارج نشد؛ زيرا آنان گفتند كه هيچ زنداني نگرفته‌اند. »


و دقيقآ همه چيز طبق دستور مناخيم‌بگين كه گفته بود: «در موقع كشتن دشمن نبايد دلسوزي كنيد! روي خرابه‌هاي شهر و روستاي آنان، مدنيت]؟!![ را بنا خواهيم كرد.  تا محو و نابودي ]كامل [ فرهنگ عرب، نسبت به آنان كوچك‌ترين احساسي نشان نخواهم داد.  تاكنون بايد درك كرده باشيم كه در اين ديار، براي دو نفر جا نيست.  تنها راه‌حل، پاك سازي فلسطين از اعراب است. . .  حتي يك عرب يا يك قبيله عرب هم نبايد باقي بماند.»

 

تمام استراتژي صهيونيستها از آغاز نيز بر پايه همان طرز تلقي «مناخيم بگين» و «بن‌گورين» بوده است.

  هميشه اين فكر بوده است كه: «ايجاد يك كشور فلسطيني در كنار اسرائيل به منزله خنجري در قلب اسرائيل است. ».

    موشه دايان آشكارا گفته بود: «هدف ايجاد امپراتوري اسرائيل مي‌باشد و اسرائيل مصمم است جنگ را تا زماني كه ميهنش كه از نيل تا فرات گسترده است، آزاد شود، ادامه دهد. »
 
 مناخم بگين، كه با هم‌فكري آريل شارون طرح كشتار آوارگان ساكن در اردوگاه «صبرا و شتيلا» را تهيه كرده بودند،
 وقيحانه گفت: «خبر قتل را از بخش خبري بي‌بي‌سي شنيده‌ام. »
 اسحق شامير نيز «آن را شايعاتي دروغين خواند. »
 ولي «آريل شارون» ناگزير شد تا در مصاحبه‌اي با روزنامه هرالد تريبون در تاريخ اول اوت 1982 بگويد: «كار 2000 توريست باقيمانده در كمپ شتيلا پس از خروج سازمان آزاديبخش فلسطين كه هنوز در بيروت مانده بودند، بايد يكسره مي‌شد. »
 در حالي كه براساس گواهي شاهدين عيني، حتي يك چريك سازمان الفتح در كمپها باقي نمانده بود.


 در همان وقت  يكي از استادان دانشگاه عبري نوشت: «كشتار به دست ما صورت گرفت.  فالانژها اجير ما هستند؛ عينآ به گونه‌اي كه اوكرائينيها و كرواسيها و اسلواكها اجير هيتلر بودند و او آنها را به عنوان سرباز به خدمت گرفته بود تا برايش كار كنند.  به همين ترتيب هم ما قاتلان را در لبنان سازمان داديم تا فلسطينيها را بكشند. »

 
در جمع سران كشورهاي غربي، تنها صدراعظم پيشين اتريش «كورت والدهايم» صراحتآ از رفتار غيرانساني صهيونيستها در لبنان انتقاد كرد و اعلام داشت: «تنها يك رژيم فاشيستي مي‌تواند با اهالي سرزمينهاي اشغالي، مانند اسرائيل رفتار كند. »
  همين نكته باعث شد تا آژانس يهود و جنبش زيرزميني يهوديان در آمريكا دست به كار شوند و از لا به لاي صفحات تاريخ جنگ دوم جهاني، اين نكته را ـ راست يا دروغ، تهيه شده توسط توطئه‌گران اسرائيل ـ بيرون كشند كه: كورت والدهايم جانشين برونوكرايسكي در سوزانيدن يهوديان در كوره‌هاي آدم‌سوزي نازيها دست داشته است.

 
 

مي‌توان گفت در فرهنگ صهيونيستها و غرب، حمله هواپيماي اسرائيلي كه بمبهاي فسفري روي بيمارستانهاي فلسطينيان، «دفاع مقدس» ناميده مي‌شود؛ ولي اگر يك نوجوان فلسطيني اقدامي تدافعي انجام دهد.  اين عمل تروريستي است.

 

به قول «ژان پل سارتر» «هرگاه در گوشه‌اي از زمين خوني به ناحق ريخته شود، همه مردم جهان دستشان بدان آلوده است» يعني كساني كه بدي را ببينند و دم برنياورند و براي دفاع از حق دست بلند نكنند، گناهكارند.  تا چه رسد به اينكه خود همچون دولت آمريكا و سناتورها و دست‌اندركاران آنجا، وسيله جنايت را فراهم سازند.
 

بنا به گزارش «معاون فرمانده ناوگان آمريكا» كه مأموريت داشت مهمات منفجر نشده را پيدا و جابجا كند، «پنج بمب در يك پرورشگاه و حدود 45 بمب خوشه‌اي در حيات آن پرورشگاه پيدا شد. » نامبرده در گزارش خود نوشته وقتي به آنجا رسيدند: «پنج كودك زخمي و چهار كودك كشته شده بودند. » و حدود «3 تا 5 درصد از بمبها و گلوله‌هاي خطرناك منفجر نشده بودند. » به گفته يكي از خلبانان كه در جريان كار شركت داشت، «هدفها» با دقت بسيار انتخاب شده بود، به طوري كه «تقريبآ هيچ اشتباهي امكان‌پذير نبود. » او معتقد بود: «اگر مي‌خواهيد به صلح برسيد، بايد بجنگيد. ».


به هر حال، صهيونيستها ايجاد وحشت و ترور، الفباي اوليه كار آنهاست به گفته كارل كوئيكلي «. . .  اين گروه ديوانه قدرت مي‌خواهد تمامي جهان را تحت كنترل خود درآورد. »

حضرت امام(ره) در پيامي به مناسبت اين جنايت فاجعه بار چنين پيام دادند:

انا لله و انا اليه الراجعون ....من کلمه مبارک استرجاع رانه براي جنايات اسرائيل و شهادت و آسيب بسياري از مسلمانان مظلوم جنوب لبنان عزيز مي گويم گرچه آن هم استرجاع دارد و نه براي شهر و روستاهاي آن کشور اسلامي که به دست جنايتکار رژيم صهيونيستي کافر اسرائيل اشغالگر و خراب شده ، گرچه آن هم استرجاع دارد. بلکه براي بي‌تفاوتي کشورهاي اسلامي يعني حکومتهاي آنها استرجاع مي کنم و اي کاش فقط بي تفاوتي بود.»



حقيقت آن است که رژيم صهيونيستي از بدو تاسيس يک رژيم خونخواري است که جنايت و تجاوز رمز بقايش مي باشد. امروز به اذعان خود ايهود اولمرت نخست وزير رژيم طرح اسرائيل بزرگ منتفي است ولي بايد گفت که خود اسرائيل منتفي است و مدتهاست که از مرگ اين رژيم مي گذرد و تنها دفن لاشه آن به تعويق افتاده است.
 
به اميد روزي که اين غده سرطاني را  نابودي کنيم.

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس